...افسانه نیست
پنج شنبه 90 مرداد 13 :: 5:51 عصر :: نویسنده : عاشق الحسین کسانی که مال خود را انفاق کنند در شب و روز نهان و آشکار آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز از حادثه آینده بیمناک و از امور گذشته اندوهگین نخواهند گشت /274/ سوره بقره / قرآن کریم / از اتوبوس پیاده شدم یک زن دست به سویم دراز کرد و گفت: بچه ام مریض است تو را به خدا یک پولی بده! و...
موضوع مطلب : پنج شنبه 90 مرداد 13 :: 5:19 عصر :: نویسنده : منتظر المهدی (عج) بــه تـامـل در آیـان قـرآن کـریـم خـواهـیـم دید که در بعضى موارد خداوند از کلمه روح القدس استفاده فرمود از جمله :
http://www.takfal.com/din_va_andisheh/osaf_e_fereshtegan/page48.php موضوع مطلب : سه شنبه 90 مرداد 11 :: 6:25 عصر :: نویسنده : خادم المهدی خداوند عقل را آفریدکه همان وجود نورانی ست.این نور نخست سه صفت دارد: 1.شناخت حق 2.شناخت خود 3.شناخت آنکه نبود پس ببود.(یعنی امکان داشت که بوجود بیاید) از نخستین این صفات حسن یا زیبایی بوجود آمد. از ثانی این صفات عشق یا مهر واز سومین این صفات حزن پدیدار گشت. خلقت جهان مرهون حسن،عشق وحزن است. یکی بهم گفت تغییر کردی عوض شدی؟؟؟ فقط نمی دونم چرا این قدر دیر فهمید! داشتیم باهم از مفهوم عشق حرف می زدیم...که از چیه عشق خوشمون میاد... که چرا عاشقا سکوت می کنن یا«تقیه»؟
یه کتاب خوندم یه رمان بود از خانم سیمین دانشور،ایشون گفته بودن که به اینکه عشق غم و حزن رو به همراه داره هیچ اعتقادی ندارن واتفاقا عشق سرور وشور رو به زندگی میاره... نمی دونم این حرفشون تا چه حد می تونه درست باشه ولی من که قبولش دارم. چرا باید از ابراز عشق واهمه داشت؟ چرا نباید گفت؟چرا فقط تو وبلاگو کتابو دفترچه ها نوشته می شه؟عشق باید همیشه تو قلب بمونه و تکون نخوره...؟؟!! مگه عشق گناهه؟؟ «عشق وقتی به صحرای دل آدم خیمه میزند،آدم همه چیز را فدا می کند.» عاشق تنهایی وجمع سرش نمیشه. ای کاش می تونستم همون حالی رو که وقتی تنهام دارم وقتی که در کنار بقیه م باز هم همونجور باشم همون آدم با همون اعتقاداتو احساسات... یه زمانی خادم المهدی بودم...از بس اطرافیانم گفتن این اسم مسئولیت میاره...سخته...تونمیتونی...تولیاقتشونداری...عوضش کن...منم شدم خادم... اتفاقا یکی از همین روزا بود که همه سر لج افتاده بودن با اسمم که ما خادم الزهرا هم شدیم ...اونم از طرف بسیج دانشگاه آزاد شهرمون!!! خدا دختر دایی مو بیامرزه که سبب خیر شد وگرنه ما کجاو بسیج دانشگاه کجاو خادم الزهرایی کجا... تازه الآنم یه چند وقتی میشه که خادم الشهدا هم شدیم... این جاس که میگم خودش عاشقمه . خیلی دوسم داره اصلا نمی ذاره یه لحظه رها بشم. یعنی به خاطر همه ی این خوبیهایی که در حقم میکنه من نباید به همه بگم که چه یار خوبی دارم؟! خلاصه حرفامون بالا گرفت تابه یه خلا تو زندگیا رسیدیم همینی که نیستشو زندگیارو بی روح و بی حس وحال کرده! اما شکر خدا ماه عسل هم اومد... میخوام این ماه حرف گوش کن باشم ... من تازه متولد می شم دعا کنید یه شروع خوب داشته باشم با یارم...
راستی یه خبر به بچه های دزفولی: پنجمین جلسه از برنامه های مجمع خادم الشهداء دزفول چهارشنبه راس ساعت19باروایتگری برادر سید عزیز پژوهیده در حسینیه ی شهید آباد برگزار میشود. حتما تشریف بیارید من جلسه ی چهارمشو رفتم واقعا خجالت کشیدم تعداد اینقدر کم بود که ... برا شهر دزفول خیلی بده... شهدا شرمنده ایم...... یازهرا(س) موضوع مطلب : سه شنبه 90 مرداد 11 :: 6:22 عصر :: نویسنده : خادم المهدی هرجای دنیاهستی دلم اونجاست من کعبه مو دور تو می سازم من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم هر روز حسم تازه تر میشه غرق تو میشم تا که دریا شم بیزارم از اینکه تمام عمر از روی عادت عاشقت باشم گاهی پرستیدن عبادت نیست بااینکه سر رو مهر می ذاری گاهی برای دیدن عشقت باید سر از رو مهر برداری یک عمر هر دردی به من دادی حس می کنم عین نیازم بود جایی که افتادم به پای تو زیباترین جای نمازم بود هرجای دنیایی دلم اونجاس من کعبه مو دور تو می سازم من پشت کردم به همه دنیا تارو به تو سجاده بندازم یازهرا(س) اللهم عجل لولیک الفرج موضوع مطلب : دوشنبه 90 مرداد 10 :: 3:16 صبح :: نویسنده : خادم الشهداء سلام موضوع مطلب : دوشنبه 90 مرداد 10 :: 3:12 صبح :: نویسنده : منتظر المهدی (عج) سلامی از دلتنگی های وجودم به بهترین پروردگار عالم
موضوع مطلب : آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 80
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 205486
|
|