سفارش تبلیغ
صبا ویژن
...افسانه نیست
دوشنبه 89 مهر 5 :: 1:38 صبح ::  نویسنده : خادم المهدی

سلاح دارید؟

پیدا بود پسر پیچیده و زیرکی نیست. گفت:کجا برادر؟ گفتم:با برادر ...(فلانی)کار دارم.گفت: «سلاح دارید؟

گفتم:بله گفت: لطفا سلاحتان را نشان دهید. گفتم: نشان دادنی نیست.گفتکمگر مسلح به چی هستی؟ گفت:مگر مسلح به چی هستی؟ گفتم:«ما مسلح به الله اکبریم.»

 

- برادرا سلاح خودشان را تحویل بدهند. بچه های گردان که قبلا با هم هماهنگ کرده بودند با صدای بلند گفتند:الله اکبر خمینی رهبر!

 

غیبت کن، دروغ بگو، تهمت بزن

آتش دشمن آنقدر سنگین شده بودکه همه بچه ها زمین گیر شده بودند. هر کس هر کجا بود کپ کرده ومنتظر بقیه ماجرا. زمین و زمان می لرزید.مثل گهواره، همه چیز در حرکت و جنب وجوش بود. واقعا از این بدتر قابل تصود نبود اما در همان شرایط که صدا هم به صدا نمی رسید و نفس که پایین می رفت قول نداده بود که برگردد بالا، بعضی از بچه ها تازه شوخیشان گل می کرد وشاید برای اینکه بگویند به چیزی نمی گیرنداین دیوانگی وخشم دشمن را، ونشان بدهند به هم که از تنها چیزی که خوف ندارند مرگ است و... رو به بقیه بچه ها می کردند و می گفتند:غیبت کن! دروغ بگو! تهمت بزن! یعنی یا الله کاری کن که از چشم خدا بیفتی و شهید نشوی.

 

حلالمان کنید...

تند تند با بچه ها روبوسی می کرد و می گفت:تو رو خدا «حلالمان کنید یک وقت دیدید من افتادمو صدام مرد.» وبچه ها غش می کردنداز خنده.

 

وای مین یا رب العالمین

بر وزن «آمین یا رب العالمین» است ومعمولا وقتی بچه ها با میادین مین پیش بینی نشده مواجه می شدند می گفتند وبعضا بعد از نماز ودر جواب دعا کننده البته به نحوی که متوجه نشود.

 

 

 

برای سلامتی خود وخانواده تان ...........به دکترمراجعه کنید(صلوات)




موضوع مطلب : آمین, سلاح, حلال

درباره وبلاگ

کی گفته عاشقی کار پروانه نیست روضه های مادر ما افسانه نیست
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 200926



>