...افسانه نیست
یکشنبه 89 مهر 18 :: 12:33 صبح :: نویسنده : خادم المهدی من به چشمانم می آموزم که زیبایی ها رو ببینند.من به زبانم می آموزم که تنها زیبایی ها را ببیند من به زبانم می اموزم که فقط زمانی انتقاد کند که راهی دیگر برای اصلاح امور وجود نداشته باشد. من به دستانم می اموزم تا نوازش بر سر انسان ها ، حیوان ها، گیاهان و اشیارا یاد بگیرند. من به پاهایم می آموزم از جایی عبور کنند و به جایی بروند که شاه راهی برای سعادت و تکامل باشد من به قلبم می آموزم که برای کسی بتپد که لایق باشد. من به گوشهایم می اموزم که تنها جملات مثبت را بشنوند تا از منفی بازی ها و کینه ها دور باشم. من به خودم می آموزم که خود می توانم معلم خود باشم، به شرط آنکه، مرا آنچه را که می آموزم به نفع خود تمام کنم. من به دلم می اموزم که آرام و دریایی باشد تا بتوانم دیگران را در قطرات عشقم سهیم سازم. من به روحم می آموزم که خدایی باشد تا بتوانم سخاوت، صداقت، ایمان، عشق، خلوص، پاکی، نجابت، زیبایی و لطافت را به خود و دیگران تقدیم کنم... من به خود می آموزم، چرا که من آموزگار خویشم.........! نوشته شده توسط اون یکی خادم المهدی صلوات موضوع مطلب : آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 205655
|
|