سفارش تبلیغ
صبا ویژن
...افسانه نیست
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ اقدام بی شرمانه فیلمساز امریکایی در اهانت به ساحت مقدس رسول اکرم صل الله علیه و آله وسلم علاوه بر منفورتر شدن هر چه بیشتر دولت امریکا، اسراییل و هم پیمانان آنها در سراسر جهان، منجر به آشکار شدن چهره نفاق برخی مدعیان دلسوزی اسلام نیز شده است که در آخرین مورد باید به نامه محمد خاتمی به دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی اشاره کرد.
 
خاتمی در حالی در  نامه سرگشاده اش به احسان اوغلو، اهانت به مقدسات اسلام را محکوم کرده و با ابراز تاسف از این مساله خواستار برخورد با دولت امریکا شده است که عملکرد وی طی سالهای بعد از دوم خرداد 76 تا کنون نشان می دهد در بسیاری از برهه های مختلف تاریخی، هتاکی های گسترده ای به مقدسات اسلامی تحت حمایت وی و جریان متبوعش انجام شده است.
 
اوج گیری هجمه روزنامه های زنجیره ای در دوران ریاست جمهوری خاتمی به مقدسات دینی و ائمه معصومین علیه السلام و اهانت های مستقیم و غیر مستقیم روشنفکران اصلاح طلب به مبانی دینی هیچ گاه منجر نشد تا در آن روزها محمد خاتمی دست به قلم برده و با نامه ای خطاب به وزیر ارشاد خودش، خواستار رسیدگی قانونی به اهانت کنندگان به مقدسات شود؛ اهانت هایی که حشم هر مسلمان آزاده ای را بر می انگیخت اما خاتمی در برابر آنها تنها سکوت می کرد:
 
به خدا هم می توان اعتراض کرد و او را فتنه گر نامید( روزنامه ایران/ 24 تیر 79)
 
جامعه ایران فاز سنتی خود را پشت سر گذاشته و می خواهد مدرن و صنعتی شود. اما در این جامعه هنوز خدا نمرده است! بنابراین ما چگونه می توانیم به این وضعیت چیره شویم؟ (علیرضا علوی تبار، 4 خرداد 79، یالثارات)
 
دین در حکومت های دینی نه تنها افیون توده هاست که افیون حکومت ها هم هست (هاشم آغاجری، 29 مرداد 79، کیهان)
 
مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است (نوشین احمدی،تیر 77، ماهنامه جامعه سالم)
 
آن دسته از جوانانی که به مساجد روی می آورند یا کتب دینی را مطالعه می کنند، از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند! یعنی ضعفای نسل جوان از نظر فکری و روانی و کم اطلاع ترین آنها هستند (محمد مجتهد شبستری،15 دی 78، روزنامه فتح ص 8)
 
قوانین شرعی در مورد زنان ظالمانه است (مهرانگیز کار، 7 بهمن 78، عصر آزادگان)
 
علیه خدا هم می‌توان قیام و تظاهرات کرد.(ابراهیم اصغرزاده، 6 اردیبهشت 77، کیهان )
 
اینکه پیامبر را ابوالقاسم لقب داده اند، نه ابو فاطمه، حاکی از غلبه فرهنگ جاهلی مرد سالاری است.(مرضیه آذر افزا، 13 مهر 78، ماهنامه پیام‌ها‌جر)
 
تفکر شیعه گری موجب انحطاط مملکت ما و مانعی برای دموکراسی است (سالار بهزادی، 23 آبان 78 صبح امروز )
 
اما خاتمی آن روزها نه تنها در برابر هجمه همفکرانش به مقدسات سکوت کرد، بلکه در عمل از آنان حمایت نمود، عطا مهاجرانی وزیر وقت ارشاد را بارها مورد تقدیر قرار داد و حتی بعد از آنکه بسیاری از هتاکان به مقدسات در دوره حاکمیت وی، سالها بعد به خارج از کشور گریخته و تیغ فحاشی علیه اسلام را تیز تر کردند، خاتمی ترجیح داد به سکوت خود ادامه دهد تا مبادا دین، حریم آزادی بیان هفکرانش را محدود کند.
 
ماجرا به اینجا نیز ختم نشد و فتنه 88 سرآغاز دیگری برای رفتارهای دوگانه خاتمی و یارانش بود. پیاده نظام ضد انقلاب که بهانه تقلب در انتخابات، طی ماه های بعد از خرداد 88، ترجیح دادند افراطی گری های خود در کف خیابان را تشدید کنند، همواره با چراغ سبز اصلاح طلبان و در راس آنها خاتمی مواجه بودند.
 
چه آن روزهایی که به جای جمهوری اسلامی، جمهوری ایرانی در میان شعارهای شان به گوش رسید و چه آن روزی که با حذف مرگ بر اسراییل به عنوان بزرگترین دشمن مسلمانان، شعارهای انحرافی دیگر به گوش رسید، در همه آن روزها نیز محمد خاتمی هیچ گاه احساس تکلیف نکرد تا با ساده ترین کار و نوشتن یک نامه سرگشاده خطاب به هوادارانش، از آنها بخواهد که اگر هم اعتراضی به نتیجه انتخابات دارند، حد اعتراض خود را حفظ کنند و به مقدسات یک جامعه دینی اهانت نکنند.
 
اما سنت الهی همواره بر آن است که نفاق باید به طور کامل، افشا شود و از همین رو بود که در 6 دی ماه 88، آنها که توسط موسوی، «مردم خداجوی» خوانده شدند و خاتمی نیز بارها از آنها تمجید کرده بود، با شعارهای مرگ بر اصل ولایت فقیه  و مرگ بر جمهوری اسلامی، به خیمه های عزاداری سالار شهیدان نیز رحم نکردند و با افتضاح بزرگ خود، کوس رسوایی مدعیان دلسوزی انقلاب، نظام و اسلام را به صدا درآوردند. اما آنچه در آن روزها نیز خود را نشان داد، باز هم سکوت مردی بود که این روزها با نامه نگاری های تبلیغاتی و بی ارزش خود به احسان اوغلو، می خواهد با فرار از حافظه تاریخی ملت، خود و جریان ورشکسته سیاسی اش را در افکار عمومی، تجدید حیات بخشد.



موضوع مطلب :
شنبه 91 مهر 1 :: 9:19 صبح ::  نویسنده : خادم المهدی

یکی از سؤالات اساسی این است که چرا وهابیون، شیعه را تکفیری می خوانند؟ آیا شیعیان هم اهل سنت را کافر می دانند؟ علمای وهابی در شبکه های ماهواره ای برای جذب مخاطب، سعی می کنند، بغض و کینه شان را از شیعیان مخفی کنند، به همین دلیل به تناقض می افتند.

 

جام دینی؛ در شبکه «کلمه» که از سوی وهابیت برای ایجاد اختلاف میان برادران شیعه و سنی ایجاد شده است، مخاطبی پرسید: «چرا شما شیعیان را تکفیری خطاب می کنید، در حالی که علمای شیعه اهل سنت را کافر نمی دانند؟»

 

مجری برنامه(کیانی)، به بهانه آن که بیننده، «عصبانی» است و «بدیهیات» را انکار می کند، تماس را قطع کردند و سپس به همراه کارشناس برنامه،ترشابی به صورت یک طرفه به شیعه حمله کردند و هر چه خواستند، گفتند.

 

کارشناس برنامه که یکی به نعل می زد و یکی به میخ، از طرفی مردم شیعه ایران را «فهیم» خطاب می کرد و از طرف دیگر به آن ها لقب «مشرک» و «خائن« و ... می داد.

 

ترشابی در این برنامه ادعا کرد: «باید گفت تکفیری ترین گروهی که در طول تاریخ سراغ داریم، شیعیان هستند؛ حتی خوارج هم تکفیرشان به حد شیعه نرسیده است.»

 

وی در حالی که شیعه را صراحتا کافر نامیده بود، در ادامه در سخنان متناقضی گفت: «شیعه، تمام صحابه پیامبر(ص) را به دلیل این که نگذاشتند خلافت به علی[ع] برسد، تکفیر کردند؛ ولی اهل سنت هرگز نگفتند که شیعه کافر و مشرک است! بلکه برخی از اعمالی که برخی از شیعیان انجام می دهند مثل صدای غیر الله را شرک می دانند؛ در حالی که شیعه صحابه پیامبر(ص) و زنان ایشان را سب و لعن می کنند.»

 

گفتنی است، سخنان کارشناسان برنامه های شبکه های وهابی سرشار از تناقض است. وهابیون که از شیعه کینه و بغض دیرینه دارند، در این شبکه ها سعی می کنند، ژست احترام به مخاطب، بگیرند؛ اما در نهایت از این ژست خارج می شوند و به توهین می پردازند.

 

بار دیگر به سخنان استاد وهابیت، آقای ترشابی، دقت کنید که چگونه می خواهد بغضش را مخفی کند، اما نمی تواند. وی از یک طرف شیعه را کافر و مشرک می خواند و سپس مدعی می شود ما اهل توهین نیستیم.

 

نکته دیگر این که علمای و مراجع شیعه نیز، غلو کردن و خدا دانستن اهل بیت و .. را نفی کرده اند و حکم به کفر کرده اند؛ پس در این زمینه دیدگاه شیعه با شما تفاوتی ندارد.

 

همچنین شیعه به صحابه توهین نمی کند. شیعه می گوید برخی صحابه، برخلاف نظرات پیامبر عمل کردند و از آن ها انتقاد می کنند؛ چون صحابه را معصوم نمی دانند. آیا تنها به دلیل صحابی و تابعی بودن، باید از اعمال خلاف افراد گذشت؟!

 

در عین این که شیعه با توجه به جنایت هایی که در تاریخ رقم خورد، برای افرادی مانند معاویه و یزید و ...احترامی قائل نیست.

 

شایان ذکر است یکی از اهداف شبکه های وهابی تطهیر چهره معاویه و یزید و عادی نشان دادن حادثه عاشوراست.




موضوع مطلب :

درباره وبلاگ

کی گفته عاشقی کار پروانه نیست روضه های مادر ما افسانه نیست
پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 18
کل بازدیدها: 201012



>